Read Old Persian Version, 1895, ترجمه قدیم غزل غزلها 3 Bible Online

غزل غزلها 3 - Old Persian Version, 1895, ترجمه قدیم bible

غزل غزلها 3

¹شبانگاه در بستر خود او را که جانم دوست می دارد طلبیدم. او را جستجو کردم اما نیافتم.

²گفتم اﻵن برخاسته ، در کوچه ها و شوارع شهر گشته ، او را که جانم دوست می دارد خواهم طلبید. او را جستجو کردم اما نیافتم.

³کشیکچیانی که در شهر گردش می کنند، مرا یافتند. گفتم که «آیا محبوب جان مرا دیده اید؟»

⁴از ایشان چندان پیش نرفته بودم که او را که جانم دوست می دارد، یافتم. و او را گرفته ، رها نکردم تا به خانه مادر خود و به حجره والده خویش در آوردم.

⁵ای دختران اورشلیم، شما را به غزالها و آهوهای صحرا قسم می دهم که محبوب مرا تا خودش نخواهد بیدار مکنید و برمینگیزانید.

⁶این کیست که مثل ستونهای دود از بیابان برمی آید و به مر و بخور و به همه عطریات تاجران معطر است؟

⁷اینک تخت روان سلیمان است که شصت جبار از جباران اسرائیل به اطراف آن می باشند.

⁸همگی ایشان شمشیر گرفته و جنگ آزموده هستند. شمشیر هر یک به سبب خوف شب بر رانش بسته است.

⁹سلیمان پادشاه تخت روانی برای خویشتن از چوب لبنان ساخت.

¹⁰ستونهایش را از نقره و سقفش را از طلا و کرسی اش را از ارغوان ساخت، و وسطش به محبت دختران اورشلیم معرق بود.

¹¹ای دختران صهیون، بیرون آیید و سلیمان پادشاه را ببینید، با تاجی که مادرش در روز عروسی وی و در روز شادی دلش آن را بر سر وی نهاد.